انتخاب اشکال مختلف لوگو که توسط نامهای تجاری معروف استفاده شده است، تصادفی نیست. در این متن، مارتین کریستی، طراح گرافیک شرکت «لوگو دیزاین لندن» در مورد روانشناسی نهفته در دل یک لوگو توضیح میدهد. مارتین کریستی کارگردان هنری است و پس از سالها تجربه در زمینه نشان و طراحی، مارتین گاهی تجربیاتش را با مشتریان و طراحان گرافیک در میان میگذارد. برای آشنایی بیشتر با روانشناسی لوگو با ما همراه شوید.
هنگامی که صحبت از گسترش یک نام تجاری است، طراحی لوگو در جایگاه اول قرار دارد. تسلط یک طراح بر برانگیختن واکنش احساسی مخاطب، میتواند تاثیری عمیق بر روی جلب و جذب مشتری یا مشتریهای احتمالی یک کالا، خدمات یا شرکت داشته باشد. یک لوگوی قدرتمند ممکن است ساده به نظر برسد ولی طراحی یک لوگوی قوی هرچیزی است غیر از یک کار ساده.
با این آگاهی که فرم کلى معروفترین لوگوهاى تجارى که در روز با آن روبرو هستیم به طور تصادفی انتخاب نشدهاند، مى توان به اهمیت دانش روانشناسى لوگو و قوت دو چندانى که به این آفرینش میبخشد، پى برد. در این مقاله نگاهی به استفاده آگاهانه از فرمى که مىتواند پژواک دلخواه را به لوگوی انتخابی شما بدهد خواهیم داشت.
ضمیر ناخودآگاه ما در جهات متفاوتی به شکل یک لوگو واکنش نشان میدهد. خطوط مستقیم، دوّار، خمیده یا لبههای دندانهدار همگی معنی متفاوتی را مخابره میکنند، همچنین یک طراح ماهر میتواند اشکال متفاوتى از خصوصیات یک نام تجاری استنتاج کند.
به عنوان مثل نشان نایک را در نظر بگیرید. ترکیبات خمیدگیها که به یک نقطه تیز ختم میشوند تأکید مستقیم بر روی حرکت دارند.
لوگوهای خاص پیامهای خاصی را مخابره میکنند:
پیش از آغاز طراحی یک لوگو برای مشتری، فهرستی از ارزشها و صفاتی که نشان باید انتقال دهد تهیه کنید. به همین علت شما باید در مورد مشتری و حرفهاش تا آنجا که میتوانید اطلاعات کسب کنید. از مشتری خود بخواهید تا فهرستى از ارزشهای حقوقی، اهداف و فلسفههای حرفهاش برایتان گردآوری کند.
هنگامی که اطلاعات کافی در مورد پیامی که نشان شما قصد انتشارش را دارد به دست آمد، آنگاه قادر خواهید بود این اطلاعات را نه تنها با شکل و فرم لوگو بلکه با رنگ و شکل حروف هماهنگ سازید. به عنوان مثال، هنگامیکه فرمی قوی را انتخاب میکنید اما آن را بیش از اندازه مردانه مییابید، رنگ یا رنگهایی را انتخاب کنید که نمود مردانه آن را کاهش دهد.
به منظور گسترش کاربرد روانشناسی در مرحلهای عمیقتر، به تئوری گشتالت (تشکیل و ترکیب چند عمل یا پدیده فیزیکی، حیاتی و روانشناسی برای انجام کارى واحد) روانشناس آلمانی کریستین وُن اهرنفل، 1920 میلادی نگاهی بیاندازید.
او بر این عقیده بود که مغز انسان عناصر بصری را با فرمى که بر مفهوم بیشتری تأکید داشته باشند یکی میسازد و به طور کل این الگو را بر اساس رابطه و شباهت اشیا با یکدیگر شکل میدهد.
اصل دیگر تئوری گشتالت، انحصار نام دارد، که به طور معمول در طراحی لوگو به کار میرود؛ هنگامی که یک شیء تکمیل نشده است اما جزئیات کافی برای کامل کردن تصویر توسط چشم انسان موجود است. پاندای نشان WWF، مثال خوبی از این تئوری است.
فرم لوگویی که به کار میبرید به مرور به عنصری بدیهى و طبیعی تبدیل میشود که پیام شرکت مربوطه را وسیعتر مخابره میکند. هنگامی که شما روانشناسی لوگو را درک کنید قادر خواهید بود از این آگاهی برای خلق یک نشان تجاری قوی به سود مشتری خود بهره جویید.
برگرفته از: هزار و یک بوم
طراحی لوگو ارزان و با کیفیت در شرکت تبلیغاتی کِی نگار
درباره این سایت